به نام خدا
|
||
|
||
سياوش آريا : | ||
ایران این بیشهی شیران، یکی از کهنترین تمدنهای گیتی است که با داشتن انبوه یادمانهای فرهنگی و تاریخی، جنگلها و دریاها، کوهها و طبیعت زیبای خود جایگاه والا و بالایی در نزد جهانیان داشته و دارد . اين كهنديار همواره شیفتگان زیادی را به سوی خود میکشاند تا دل در گرو مهرش سپرده و غرق در هستی و فرهنگش شوند و دربارهاش پژوهش و جست و جو کنند. در پي اين كاوشها بیابند آن چه را نیاکان پاکسرشتمان به يادگار گذاشتند تا شاید بخشی از راه پر رمز و راز آنان را دریابند و گاه چنان عاشقانه میجویندش که مردمان را به شگفتی وامیدارد(نمونهي آشكار آن،بانو:مری بوییس بود که همهي زندگی خود را بر روی ایرانشناسی گذاشت تا جاییکه در پایان زندگی گفت، من هیچگاه زمانی برای ازدواج پیدانکردم!)...با همهي داشتههای اهورایی این سرزمین، شوربختانه هنوز برای خود ما ایرانیان ارزش والای این مرز پر گهر رخ ننموده است؟!...
درهنگامهای که کشورهایی مانند ترکیه، تایلند، مالزی و... درصدد بدست آوردن جایگاه برتر گردشگری در جهان هستند و هر ساله میکوشند تا آمار ورودی گردشگری خود را افزایش دهند و با این صنعت پر درآمد تجارت و کسب و کار برای مردمان خود راه بیاندازند شوربختانه مسوولان گردشگری و فرهنگی ما تنها با آمار و ارقام غیر واقعی درپی پاک کردن صورت مساله هستند و تازه هیچکدام از زیرساختهای وابسته را نیز فراهم نکرده که هیچ،همان داشتهها و یادمانهای بر جا مانده را نیز بهسازی و باسازی و البته پاسداری نمیکنند...
از گردشگر خارجی که بگذریم، اندیشهای هم برای رونق گردشگری داخلی نداریم و اگر هم هست بسیار ناچیز است. در هر شهر و روستا از این سرزمین سپند که پا بگذارید جاذبههای فراوان گردشگری و بازماندههای تاریخی و فرهنگی بیشماری را خواهید دید. چرا که امروزه با گذشت هزارهها و سدهها از آنچه برای ما به یادگار مانده به شوند تغییرات در وضعیت جغرافیایی و غیره که بوجود آمده میبایست تغییر روش داده و چارهای اندیشمندانه و ژرف را بهکار بست تا بشود راه درست را پیمود و از داشتههایمان به بهترین گونه سود جست. یعنی همان رونق صنعت گردشگری و کار و درآمد ایجاد کردن برای ساكنان همان منطقه، شهر و روستا. تازه آن زمان است که میتوان برای جذب گردشگر خارجی برنامهریزی درازمدت انجام داد و به مرور زمان به نتیجههای خوب و باورنکردنی رسيد.یکی از روستاهایی که میشود و باید برای آن برنامهریزی کرده و رونق اقتصادی و جذب گردشگری كرد، روستای تنگه چنار مهریز یزد است. شوربختانه اين روستا مورد بیمهری هرچه تمام قرار گرفته و چنان ناشناخته و بیارزش مانده که مردمان آن دیار پر تلاش نیز پی به اهمیت آن نبردهاند! چراکه درخت چنار سپند 1200 سالهي این روستا هم چنان مورد بیمهری و دستاندازی و یادگارینویسی قرار گرفته و کسی را به فکر فرو نبرده که با این موجود جاندار با ارزش چه میکنیم.
درخت چنار، تنگ چنار مهریز
درخت چنار،تنگه چنارمهریز یزد در استان یزد بیش از ٥٠ درخت کهنسال شناسایی شدهاند که از گونههای گوناگون مانند: سرو، چنار، گردو و زبان گنجشک هستند. درختانی که هنوز هم در میان مردم سپندينهاند و حرمت و شکوه دارند و مردم روزهای تعطیلشان را در کنار آنها شب میکنند. بیشتر درختان کهن استان یزد بین ٨٠٠ تا هزار و ٥٠٠ سال ديرينگي دارند و نمادی(سمبل)از مقاومت و پایداری مردم کویرنشین در برابر شرایط نامساعد آب و هوایی هستند. شاید به همین شُوند باشد که یزدیها اینگونه به درختان کهنسالشان احترام میگذارند و آنها را سپند(:مقدس) میدانند. چنارتنگ چنار مهریز یکی از درختان کهنسال مهریز است که در ٤٢ کیلومتری جنوب این شهر واقع شده و سن آن را از١١٠٠ تا ١٢٠٠ سال تخمین زدهاند. یازدهمین یادمان ثبت شدهی مهریز درسیاههی(:فهرست) بازماندههای طبیعی ملی نیز چنار « تنگ چنار» است. چرا میبایست زبالههایمان را درون حفرههای ریشهاش رها کنیم؟ چرا شاخ و برگش را میبریم و از سایهاش استفاده نمیکنیم؟ چرا حریم پیرامونش را به بدترین وضع ممکن درآوردیم و چهرهي زشتی را به یادگار گذاشتهایم؟ سرویس بهداشتی که در پیرامونش درست کردهایم در بدترین وضعیت قراردارد! مهمتر از همه حوضچهي دایرهیی شکل بزرگی که پشت سر درخت زیبای چنار قرار دارد به لجنزار تبدیل شده و بوی بدی به مشام میرساند؟... در صورتیکه ميتوان با اندیشهی ژرف آن را به جایگاه بزرگی برای آسایش و تفرجگاه زیبایی برای مردمان منطقه ساخت که هم از زیباییهایش لذت برند و هم کار و درآمدی را ایجاد کرد تا جوان آن دیار مجبور به مهاجرت به شهر نشود.
شوند نامگذاری(:دليل) این نام از درخت بزرگ چناری است که در آن وجود دارد و در کنار آن کاریز(:قنات) پر آبی قرار دارد. پيشهی بیشتر مردم آن کشاورزی و دامداری میباشد. دارای دهستانهای بسياری از جمله حسین آباد، مزرعه نو،حاجی شمس و...است.
چنار ١٢٠٠ سالهای که در تنگهي طبیعی مهریز یزد قرار گرفته و از دوسو در محاصرهي کوه است. این چنار تکپایه با ١٩ متر درازا و ٣ متر پهنا،١١ شاخهي فرعی دارد. رشد این درخت به تازگی کند شده و در بخش درونی تنه آفت گونهاي چوبخوار یا موریانه ديده ميشود. چنارِ تنگ چنار از دیرباز جایگاهی برای آسایش و تجمع مردم در ماههای گرم سال بوده است و مردم برای استراحت در کنار آب جاری آن اتراق میکنند. در فرهنگ عامه هم ،این درخت را ارج میدارند و باورمندند هر هزار سال یکبار این چنار آتش گرفته و زنده میشود! و گفته شده است که ٢٠ سال پیش بخشی از این درخت آتش گرفته شده است، افسانهای که هیچ پایداری ندارد. این یادمان ملی و طبیعی به شمارهی ١١در ٢ ارديبهشت ١٣٨٧ در سیاههی بازماندههای ملی جای گرفته است.
در گفت وگویی که با چندتن از جوانان و کهنسالان روستا داشتم و بررسیهایی که کردم متوجه شدم که هرازچند ماهی مسوولی میآید و برنامهیی را میریزد و وعده وعیدی میدهد و میرود تا مسوول بعدی! و اثبات این ادعا دورچینیهایی است که در گسترهی بنای ثبتی انجام شده است. اين دورچينی ماهها و حتا سالی میشود که رها شده و حوضچهی آبی که به مرداب تغییر پیدا کرده و...در پایان ازهمهی مسولان فرهنگی کشور و استان به ویژه سازمان میراثفرهنگی و شهرداری که کار زیباسازی شهرها وروستاها را بر دوش دارند خواستارم كه تا این موجود زنده از نفس نیفتاده چارهای بیندیشند و آن را سروسامان دهند، تا هم به سود مردمان خود و هم در رونق گردشگری که شعار مسوولان است گامی برداشته شود و تنها به گونهی شعار نماند.
عکس از سیاوش آریا است.
|
نظرات شما عزیزان: